با ادامه مباحثات واشنگتن درباره موفقیت و یا شکست استراتژی آمریکایی در سوریه و عراق و همچنین تلاش های بی وقفه آمریکایی ها درباره حل مشکل مداخله روسیه در سوریه، در نهایت به 5 پیشنهاد بنیادی رسیدهاند که از نظر تیم ریاست جمهوری آمریکا، همه جنبهها در این پیشنهادات به کار برده شده است و نقطه ضعفی در آن ها وجود ندارد.
5 پیشنهاد ارائه شده به شرح زیر می باشند:
مواجهه
شکایت کردن فایده ای ندارد، بلوف زدن جواب نمی دهد، کسی قصد جنگ با روسیه را ندارد؛ سوریه ارزش جنگ با روسیه را ندارد، هنوز هم در نظر بسیاری پاسخ قاطعانه آمریکا یعنی نیروهای نظامی در منطقه. ترکیب برخی از این پیشنهاد های جاه طلبانه به معنی افزایش تعداد سربازان آمریکایی در عراق به 25 هزار نفر ( با فرض اینکه عراق این اجازه را به آن ها می دهد) و فرستادن 10 هزار سرباز و یا بیشتر به سوریه برای شکل دهی یک ارتش منظقه ای بزرگتر برای مبارزه با داعش و نابودی آن است. گام های راهبردی دیگر می تواند اعلام منطقه پرواز ممنوع علیه سوریه و حملات هوایی روسیه باشد. ایالات متحده همچنین می تواند صراحتاً نیروهای زمینی را افزایش دهد که به شورشیان سکولار در روسیه کمک کند؛ اما علیرغم برخی پیشرفت ها در حال حاضر گروه شورشی سازمان یافته ای در این کشور وجود ندارد. ایالات متحده می تواند از خشم اروپا از روسیه به خاطر مداخله بهره برداری کند و آن ها را برای افزایش تحریم های اقتصادی در پاسخ به تحرکات روسیه در اوکراین، ترغیب کند. با وجود اینکه این ها نمی تواند رفتار روسیه را تغییر دهد، اما این کشور را می تواند با غرق کردن در مشکلات اقتصادی ضعیف کند؛ اتفاقی که پیش از این با کاهش قیمت نفت آغاز شده است.
کنفرانس بین المللی صلح
به نظر می رسد این پیشنهاد از همان ابتدا از رده خارج شده باشد. علیرغم آنکه ایالات متحده آمریکا می خواهد که اسد را هرچه زودتر سرنگون کند، اما این پیشنهاد ممکن است به حل و فصل کلی مسائل و در نتیجه خروج اسد و جایگزینی وی با یک دولت جدید که قادر باشد با شورشیان به آشتی و توافق برسد و اختیارات آن ها را در سرزمین سوریه احیا کند. مشکل اصلی سوری ها اکنون بحث فرقه ای و حزبی است. حتی اگر اسد نیز از رأس دولت پایین کشیده شود، دولت های علوی و یا مدافعان مسیحی ممکن است که ارتش های خود را مستقر کنند.
آتش بس مرحله ای
ایالات متحده آمریکا میتواند به جای توافقنامه پایان جنگ زمینی، از استراتژی آتش بس مرحله ای استفاده کند. بازگرداندن شرایط سوریه به قبل از سال 2011، مرحله بعدی است که انجام آن در حال حاضر غیر ممکن است. این پیشنهاد ممکن است به معنی پذیرفتن تجزیه سوریه به مجموعه ای از بخش ها باشد که احزاب مسلح نیز در بخشی از این تقسیم بندی باشند. اسد نیز می تواند که بماند و دولت کوچکی را در قسمت غربی کشور و دمشق اداره کند: جمهوری سوریه
شورشیان مانند دولت محلی القاعده می توانند سرزمینی که در حال حاضر در آن مستقر هستند را داشته باشند و حق انتخاب دارند که امارات کوچک خود را نگه دارند و یا هدف بمباران های روسیه قرار بگیرند. با توافق بر روی این آتش بس، هر کدام از بخش ها و منطقه ها به صورت جداگانه مورد مذاکره قرار میگیرد و زمانی که این توافق نامه به امضا برسد؛ نیروهای بینالمللی که می تواند هم شامل روسیه و ناظران آمریکایی باشد؛ کمک می کند که منطقه و حومه آن در صلح و امنیت باشد. همکاری بخش ها با یکدیگر باعث جذب کمکهای سخاوتمندانه میشود. عملیاتهای نظامی علیه گروه تروریستی داعش توسط هر دو، یعنی ائتلاف و حملات هوایی روسیه ادامه خواهد داشت. به علاوه هیچ خیال جاه طلبانهای نباید وجود داشته باشد: مبارزه در بسیاری از مناطق ادامه خواهد داشت و همچنین حملات علیه تروریستها. این در حالی است که این موضوع امکان بازسازی اقامت گاه های محلی و تجارت و کاهش جریان پناهندگی به مناطق دیگر را خواهد آورد.
تکنیک "احیای افغانستان"
داعش از زیر 12 هزار، حمله هوایی ائتلاف در بیش از یک سال، جان سالم به در برده، امری که ممکن است داعش را تضعیف کرده باشد ولی باعث شکست آن نشده است. شورشیان ضد اسد نیز، تحت حملات هوایی روسیه قرار دارند که باعث عقب نشینی هایی در صفوف آنها می شود، با این حال آن ها توان سازگاری و تاثیرگذاری را خواهند داشت، حتی اگر روسیه قادر به شکست دادن شورشیان و متفرق کردن ایشان در مناطق باقی مانده تحت کنترل دولت سوریه گردد، باز با ادامه شورش ها روبرو خواهد شد که ماموریتی سخت تر خواهد بود.
آمریکا هنوز قادر به متوقف کردن
بمبارانهای روسیه نیست، اما می تواند با پشتیبانی از نیروهای شورشی به جز
از داعش از طریق کاهش محدودیت ها، به آن ها کمک کند. حکومت های
خلیجی که در حال حاضر از شورشیان حمایت می کنند را می توان متقاعد کرد که
حمایت های خود را افزایش دهند. هدف از این کار هم ساده و روشن است و آن
قرار دادن اسلحه و مهمات در دست شورشیان است.
مهار
این گزینه با این فرضیه آغاز میشود که اهداف محدودی در سوریه و عراق دارد و تواناییهایش نیز برای شکلدهی به اتفاقات در این دو کشور بدون تعهد نظامی قابل توجهی محدود است. در حال حاضر، هیچ اختلافنظری درکاهش سرمایهگذاری و پایین آوردن سطح اهداف آمریکا، وجود ندارد. و سوال این است که آیا افکار عمومی آمریکا که تا کنون از بمباران های بدون تلفات حمایت نموده، آیا به این پشتیبانی خود برای وارد شدن در جنگ و مسلتزمات آن، ادامه خواهد داد؟! واقعیت آن است که این قضیه از نظر منتقدان کنونی واشنگتن نادیده گرفته شده است.